امروز شنبه , 26 آبان 1403
پاسخگویی شبانه روز (حتی ایام تعطیل)
دانلود تحقیق درمورد مدل مهندسی مجدد
با دانلود تحقیق در مورد مدل مهندسی مجدد در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق مدل مهندسی مجدد را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق مدل مهندسی مجدد ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد مدل مهندسی مجدد
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:26 صفحه
قسمتی از فایل:
تعریف مدل
تعریف این مدل به شما این امکان را می دهد تا از الگو و ساختارهای مشابه که قبلا ساخته شده اند، برای:
· درک بهتر از شناخت نیاز
· درک بهتر از راهبردها
· درک بهتر از چگونگی !رفع نیازها
استفاده نمود. توجه با مدلهای مشابه دارای مزیتهای ذیل خواهد بود:
· استفاده از تجارب دیگران
· عدم برخورد با مشکلات پیش بینی نشده
· حفظ سرمایه و زمان
· جلوگیری از سعی و خطاهای کورکورانه
· یافتن ایده های جدیدی که در بوته آزمایش موفق بوده اند
· و هزاران مزیت دیگر
چكيده
مهندسي مجدد به معني بازانديشي بنيادين و طراحي مجدد ريشهاي فرايندها به منظور دستيابي به بهبود چشمگير در معيارهاي مهم عملكرد از قبيل هزينه، كيفيت، سرعت و خدمت است. اين مفهوم توسط مايكل همر در سال 1990 معرفي گرديد ومورد استقبال تمامي مديران در سراسر دنيا قرار گرفت. اين رهيافت نوين بهبودهاي چشمگيري را در معيارهاي عملكردي سازمانها نويد ميداد اما در عمل، پيادهسازي آن با مشكلات متعدد روبه رو گرديد و حدود 70 درصد پروژههاي مهندسي مجدد بدون دستيابي به نتايج مورد انتظار، با شكست مواجه شدند.
اين مقاله با بررسي تطبيقي عوامل موفقيت و شكست پروژههاي مهندسي مجدد به تدوين و ارايه يك مدل تحليلي- اجرايي مهندسي مجدد ميپردازد.عناصر تشكيل دهنده اين مدل عبارتند از: حمايت و تعهد مديريت ارشد، مديريت تغيير، چشمانداز وجهتگيري استراتژيك، درك اصول و مفاهيم مهندسي مجدد، مديريت پروژه، تركيب تيم مهندسي مجدد، متدولوژي مدون، ، بهرهگيري از فناوري اطلاعات، پيادهسازي و اجرا، و مشاركت كاركنان.
توجه يا بي توجهي به هر يك از عوامل پيش گفته ميتواند به موفقيت يا شكست پروژه مهندسي مجدد منجر شود.
اكثر كتابها و مقالات علمي، سابقه مهندسي مجدد را دهه 1980 دانستهاند . در اين دهه در بيشتر سازمانهاي اقتصادي آمريكا يك نارضايتي فراگير به علت عدم حصول ارزش افزوده بالا از فناوري اطلاعات حاكم شد. اين شركتها با اينكه سرمايه عظيمي براي توسعه فناوري اطلاعات صرف كرده بودند، اما اين سرمايهگذاري تاثير چنداني در افزايش بهرهوري و بهبود عملكرد آنان نداشت.[1]
براي حل اين مشكل نظريههاي متفاوتي از سوي كارشناسان و متخصصان ارائه گرديد كه مهمترين آنها توسط مايكل همر بيان شد.
بر اساس اين نظريه، سه نيرو به صورت جداگانه و نيز مشترك، شركتهاي امروزي را به گونهاي روزافزون به سرزميني هدايت ميكنند كه به چشم مديران و دست اندركاران آن هراسانگيز و ناآشنا مينمايد. اين سه نيرو عبارتند از: مشتريان، رقبا و تغييرات. كه به 3C (CUSTOMER,COMPETITION, CHANGE) معروفند. در اين دنياي دگرگون شده، اصول «تقسيم كار» وضع شده از سوي آدام اسميت كه محور سازماندهي شركتها بود، ديگر كارساز نيست و لذا براي شركتها سودمند و ضروري نيست تا كار خود را بر پايه اين اصول سازمان دهند. ساختار وظيفهگرا در دنياي كسبوكار امروز غيرمؤثر بوده و منسوخ است. شركتها بايستي اينك برگرد محور فرايندها سازماندهي شوند. [2]
به عقيده «همر» اين نظريه(مهندسي مجدد فرايندهاي كسبوكار) به اندازه انديشههاي آدام اسميت در زمان خودش، انقلابي و دور از دسترس مينمايد. مديراني كه نظريه «سازمانهاي فرايندگرا» را شناخته و پذيرفته اند، راه خود به سوي آيندهاي پيروزمند را گشوده و همواره كردهاند وآنان كه چنين نميكنند، از كاروان عقب خواهند ماند.